یک روز...

ساخت وبلاگ
یک روزی میرسد که من، کنار یک حیاط کوچک روی صندلی چوبی نشسته باشم

و نسیم پاییز هی توی صورتم بخورد اما دستم روی عصای چوبی خراطی شده ام، نلرزد!

این روز که برسد دیگر کاملا آماده ام.

وقتی دخترم ۱ ساله شد، برای اولین بار در عمرم، خواستم که بیش از ۳۰ سال عمر کنم.

امروز درست بیست و هشت سال و شش ماه و بیست و چهار روزه ام و تصور دردناکیست که در ۳۰ سالکی بمیرم، یعنی یک سال و پنج ماه و شش روز دیگر.

 

نفیرسیمرغ...
ما را در سایت نفیرسیمرغ دنبال می کنید

برچسب : یک روز به شیدایی,یک روز مکالمه رایگان,یک روز خوب,یک روز بارانی,یک روز برفی در لرستان,یک روز برفی,یک روز با حصین,یک روز خوب میاد,یک روز درمیان به انگلیسی,یک روز, نویسنده : nafiresimorgho بازدید : 180 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 3:53