نفیرسیمرغ : نیلوبلاگ

ساخت وبلاگ

عینک آفتابی ام را برداشتم, شاید خورشید از چشمم توی رگ هایم جاری شود.

بجای اینکه از سرعت لاکپشتی راننده شکایت کنم از تصور نشستن در قایقی چوبی در پهنه رودی آرام لذت بردم.

قربان صدقه ات رفتم و فدای خوابیدنت شدم.

به اتاق کارم که رسیدم گلها را نوازش کردم.

به همکارانم لبخند زدم و صبح بخیر کشششداری تحویلشان دادم و نگذاشتم کسی لبخند نزند.

دیدی؟...من برای شروع یک صبح استاندارد هرچه در توان داشتم انجام دادم.

حالا نوبت توست...

سوال بی جواب مرا تو پاسخ گوی! چرا هیچ چیز آنطور که باید نمی شود! شاید هم هست!

و اینها توهماتی است که از قطع ترکیب بی نظیر فلوکسیتین و ب کمپلکس به ذهن می رسد.

نه اینها نیست!

فقط دلم می خواهد یار دلخواهی ور دلم باشد و بامن حرف بزند.


برچسب‌ها: نفیرسیمرغ, فلوکسیتین, یار, کنترل فکر
+ نوشته شده در ۱۴۰۱/۱۰/۲۷ساعت توسط اسماء

نفیرسیمرغ...
ما را در سایت نفیرسیمرغ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafiresimorgho بازدید : 60 تاريخ : چهارشنبه 28 دی 1401 ساعت: 12:43